چرائی رشد اعتماد مردم به روحانی در انتخابات
روزنامه بهار: دولتی که از سوی جریان تندرو «چهار درصدی» خوانده شد شصت درصد رای مردم ایران را از آن خود کرد. این رای ملموس به معنای آن است که عملکرد حسن روحانی و دولت اعتدال به گونهای بوده است که باعث افزایش ده درصدی رای او نسبت به انتخابات92 شده است که امر قابل تاملی است. این رشد قابل ملاحظه نسبت به انتخابات ریاست جمهوری چهار سال پیش دلایل مختلفی داشته است که در ادامه به بخشی از آن خواهیم پرداخت.
1ـ افزایش آگاهی مردم؛ یکی از مهترین علل موفقیت حسن روحانی در انتخابات96
را میتوان بالا رفتن آگاهی مردم نسبت به فریبکاریها و وعدههای پوپولیستی
یک جریان خاص دانست. مردم ایران امروز دیگر حتی در دورترین شهرها و
روستاها هم به واسطه گسترش اَشکال مختلف اطلاع رسانی در برابر این نوع
فریبکاریها میایستند. در همین انتخابات اخیر شاهد آن بودیم که جریان
مخالف میانه روها از یک سو با وعده هایی غیر ممکن مانند افزایش سه برابری
یارانه ها، ایجاد یک میلیون و نیم شغل در هر سال، افزایش نرخ رشد اقتصادی
به طور سالانه بهاندازه 25درصد و... به دنبال فریب مردم بود و از طرف دیگر
هم با برخی بداخلاقیها مانند انتشار مطالبی کذب در خصوص سند2030 و یا
عملکرد اقتصادی دولت و... به دنبال ناامید کردن مردم از دولت مستقر بود.
اما در برابر همه اینترفندها مردم آگاه نقشه آنان را نقش بر آب کردند. یکی
از مهمترین ابزارهای این افزایش ملموس آگاهی جمعی مقاومت دولت در برابر
برخی است که چند سال است برای کنترل، محدودسازی و حذف شبکههای اجتماعی
ایستادگی کرده است.
2ـ ناشی گری تبلیغاتی رقیب؛ جریان مقابل در روند تبلیغات انتخاباتی خود در
این دوره از انتخابات دچار اشتباهات مهلک و عجیب و غریبی شد که نمیتوان از
نقش آن در رویگردانی مردم نسبت به این جریان غافل شد. دیدار با آن خواننده
مشهور، تقسیمبندی جامعه به 4و96 درصد و تکرار افراطی و بی معنای آن،
ارائه وعده هایی غیر قابل اجرا که با محاسبهای ساده میشد هر کسی را نسبت
به غیر اجرایی بودن آنها متقاعد کرد، سیاه جلوه دادن همه اقدامات دولت
اعتدال در این حدود چهار سال، بسیج همه امکانات مادی، انسانی و رسانهای
بخش هایی از ساختار قدرت و... همه و همه از جمله موضوعاتی بود که به جای آن
که یاری گر این جریان در رقابتهای انتخاباتی باشد باعث نوعی ضد تبلیغ
برای آنان شد.
3ـ عملکرد دولت روحانی؛ دولت روحانی در این مدت نشان داده است که
کارنامهای قابل قبول با دستاوردهایی ملموس داشته است. ممکن است برخی
تریبون داران و سیاسیون به واسطه رقابتهای سیاسی و موضوعاتی دیگر سعی در
وارونه جلوه دادن این دستاوردهای داشته باشند اما واقعیت آن است که متن
جامعه به خوبی از اقدامات و کارنامه دولت آگاه بوده است. تلاش صداوسیما و
سایرتریبونها برای سیاه جلوه دادن اقدامات صورت گرفته و ادعای آن که این
دستاوردها قابل لمس نبوده است نتوانست اثری بر روی رای مردم بگذارد زیرا
جامعه به خوبی اثر ثبات اقتصادی را در این مدت احساس کرده است، اقشار ضعیف
توجه ویژه در کمکهای دولت و به خصوص وزارت رفاه (علاوه بر یارانه ها) در
سه سال گذشته را لمس کرده است، اثر رفع تحریمها به واسطه برجام بر خلاف آن
چه کاسبان تحریم و «دلواپسان» از ساعت اولیه آغاز اجرای برجام تا امروز
تبلیغ میکردند در زندگی تک تک مردم احساس میشود، تغییر وضعیت در بخش
بهداشت و درمان از فاجعه و بحرانی که در تابستان92 به این دولت تحویل داده
شد به وضعیتی که در آن پرداختی از جیب مردم به طور محسوسی کاهش یافته است
دستاورد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. با چنین
کارنامه قابل قبولی طبیعی است که علاوه بر حامیان روحانی در انتخابات92، ده
درصد دیگر نیز به جمع حامیان آقای رییس جمهور بپیوندند.
4ـ اثر سیاست خارجی؛ مردم ایران به خوبی میدانند که در چهار سال آینده
حوزه سیاست خارجی ایران درگیر چالشهای حساسیت برانگیزی خواهد شد که برای
مواجهه با آن نمیتوان به افرادی که جز فریاد پشتتریبونهای امن و
شعارهایی تکراری عملکردی در کارنامه شان در این حوزه یافت نمیشود اتکا کرد
و چنین میدانی مرد کارآزمودهای همچون روحانی میخواهد که در همه سالهای
پس از انقلاب در حوزه سیاست خارجی و موضوعات امنیتی تلاش کرده است. حضور
ظریف در وزارت امور خارجه با کارنامهای موفق و چشمگیر که از خود به جا
گذاشته است یکی از مهمترین برگ برندههای روحانی برای دولت دوازدهم خواهد
بود.
5ـ همراهی چهرههای محبوب ملت
وصیت مرحوم آیت الله هاشمی، پیام صریح رئیس دولت اصلاحات، اعلام حمایت
افرادی که از سالهای گذشته دچار محدودیت و فشارهای گوناگون دیگر شده
اند، حمایت سیدحسن خمینی، حمایت مولوی عبدالحمید که به نوعی نقش مرجعیت
فکری برای اهل سنت ایران را ایفا میکند و... یکی دیگر از دلایل «تَکرار»
نام حسن روحانی در انتخابات96 بوده است که نمیتوان به سادگی از کنار آن
عبور کرد. به واقع این انتخاب را میتوان به نوعی پاسخ مردم ایران به برخی
تصاویر غیر واقعی دانست که رسانههای رسمی از نگاه اکثریت جامعه به این
افراد و گروهها ارائه میدهند. با نتیجه به دست آمده قاعدتا باید نظر مردم
نسبت به این افراد مانند روز روشن شده باشد.